بیست زیست شناس

به بلاگ دبیران زیست شناسی یزد خوش آمدید
مشخصات بلاگ
نویسندگان
سه شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۴۵ ب.ظ

عکس یادگاری: دکتر زمانی 1394/10/02

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۹:۴۵
ع.ا.
يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ب.ظ

پاورپوینت درس جنین شناسی

پاورپوینت درس جنین شناسی برای دانلود

دریافت
حجم: 2.74 مگابایت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۴ ، ۱۹:۵۵
ع.ا.
دریافت
حجم: 6.31 مگابایت

دریافت
حجم: 7.8 مگابایت
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۳
ع.ا.

سلام

برای دریافت فایل بر روی گزینه زیر کلیک کنید.


دریافت
حجم: 74.5 مگابایت

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۱
ع.ا.
دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۳۰ ب.ظ

عکس یادگاری: استاد میرجلیلی 1394/03/11


منو و بچه های فیزیک و استاد ...یه هووویی!!!

امتحان این درس و سوالایی که من طراحی کردم هم به خاطرات پیوست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۰
ع.ا.
دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۷ ب.ظ

عکس یادگاری: مدرسه رسولیان - خرداد 1394

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۷
ع.ا.
دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۳ ب.ظ

عکس یادگاری: اردو سیستماتیک-مهریز 1394/03/10

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۵ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۳
ع.ا.
دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ب.ظ

عکس یادگاری: استاد میر شمسی 1394/03/10

استاد میرشمسی قطعا یکی از کسایی هس که هیچکدممون فراموشش نمی کنیم.نه؟

برای ایشون آرزوی سلامتی و طول عمر می کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۶
ع.ا.
دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۳۱ ب.ظ

عکس یادگاری: استاد محیطی 1394/03/12


برای استاد محیطی آرزوی سلامتی و موفقیت می کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۳۱
ع.ا.
يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۴ ب.ظ

مبانی نظری تحول بنیادین

سلام به همگی

فایل پاورپوینت درس مبانی نظری تحول بنیادین رو برای شما میزارم.این فایل خلاصه کتاب هست و توسط استاد میرجلیلی تهیه شده.
موفق باشید.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۴
ع.ا.
جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۵۲ ب.ظ

وبلاگ انجمن زیست شناسی راه اندازی شد.

سلام

وبلاگ انجمن زیست شناسی فرهنگیان با نام فابیو راه اندازی شد.برای ورود روی تصویر زیر کلیک کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۲
ع.ا.
سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۳۸ ب.ظ

شما چه تعریفی‌ از پول دارید

درکنار یکی از سواحل دریای سیاه باران می بارد، و شهری کوچک, همانند صحرا خالی بنظر می رسد.درست هنگامی  که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر کدام برمنبای اعتبارشان زندگی را گذران می کنند, مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می شود.
او وارد تنها هتلی که در این ساحل است می شود، اسکناس 100 یوروئی را روی پیشخوان هتل می گذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می رود.
صاحب هتل اسکناس 100 یوروئی را برمی دارد و در این فاصله می رود و بدهی خودش را به قصاب می پردازد.
قصاب اسکناس 100 یوروئی را  با عجله به مزرعه پرورش خوک می رود و بدهی خود را به او می پردازد.
مزرعه دار، اسکناس 100 یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی اش به تامین کننده خوراک دام و سوخت میدهد.
تامین کننده سوخت و خوراک دام , برای پرداخت بدهی خود اسکناس 100 یوروئی را با شتاب به داروغه شهر که به او بدهکار بود میبرد.
داروغه اسکناس را با شتاب به هتل می آورد زیرا او به صاحب هتل بدهکار بود چون هنگامی که دوست خودش را یکشب به هتل آورد , اتاق را به اعتبار کرایه کرده بود تا بعدا پولش را بپردازد.
حالا هتل دار اسکناس را روی پیشخوان گذاشته است.
در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمی گردد و اسکناس 100 یوروئی خود را برمیدارد و می گوید از اتاق ها خوشش نیامده و شهر را ترک می کند.

در این  چرخه هیچکس صاحب پول نشده است ولی  همه شهروندان در این هنگام بدهی ندارند و
همه بدهی هایشان را پرداخته اند .
شما چه تعریفی‌ از پول دارید؟ ارزش پول به چیست؟

 خوب است بدانید، که دولت انگلستان ازآغاز تا کنون در طول دوره موجودیتش، به این نحو معامله می کند!!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۳۸
ع.ا.
يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۳۵ ب.ظ

جبر جغرافیایی

اگر در اسراییل بدنیا آمده باشید، به احتمال زیاد یهودی هستید

اگر در عربستان بدنیا آمده باشید، به احتمال زیاد مسلمانید

اگر در هند بدنیا آمده باشید، به احتمال زیاد هندو

اما اگر در امریکا بدنیا ماده باشید، به احتمال زیاد مسیحی هستید

ایمان دینی شما از یک موجود الهی الهام گرفته نشده،

حقیقت ثابت و پایدار اینست که :

ایمان شما به زبان ساده تنها جبر جغرافیاست !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۳۵
ع.ا.
شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ب.ظ

سیاست کارآمد

روزی روزگاری در روستایی در هند مردی به روستایی ها اعلام کرد که به ازای هر میمون۲۰ دلار به آنها پول خواهد داد
روستایی ها هم که دیدند اطرافشان پر است از میمون، به جنگل رفتند و شروع به گرفتن میمونها کردند. مرد هم صدها میمون به قیمت 
۲۰ دلار از آنها خرید، ولی با کم شدن تعداد میمونها روستاییها دست از تلاش کشیدند.. به همین خاطر مرد این بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۴۰ دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی ها فعالیتشان را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی ها هم کمتر و کمتر شد، تا سرانجام روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزار های خود رفتند...
این بار پیشنهاد به 
۴۵ دلار رسید و… در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کم شد که به سختی می شد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. این بار مرد تاجر ادعا کرد که به ازای خرید هر میمون 7۰ دلار خواهد داد، ولی چون برای کاری باید به شهر می رفت، کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون ها را بخرد.
در نبود تاجر شاگرد به روستایی ها گفت این همه میمون در قفس وجود دارد! من آنها را به 6
۰
 دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت تاجر آنها را به 7۰دلار به او بفروشید.. روستایی ها که وسوسه شده بودندپولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند
البته از آن به بعد دیگر کسی نه مرد تاجر را دید و نه شاگردش را.. و تنها روستایی ها ماندند و یک دنیا میمون ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۳۰
ع.ا.
جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ

حکایت خر و زنبور

در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند.   
روزی از روزها  خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود.
از قضا، گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود، می کند و زنبور بیچاره که خود را بین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند، زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش بیرون می پرد.
خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند، عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند.
زنبور به کندویشان پناه می برد.
به صدای عربده خر، ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد.
خر می گوید :
« زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم.»
ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند. سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها می برند و طفلکی زنبور شرح می دهد که برای نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است. ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد، از خر عذر خواهی می کند و می گوید:
« شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم.»
خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند که نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم. ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند. زنبور با آه و زاری می گوید:
« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم. آیا حکم اعدام برایم عادلانه است ؟»
ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید:
« می دانم که مرگ حق تو نیست. اما گناه تو این است که با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که با خر طرف شود همین است»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۳۲
ع.ا.