بیست زیست شناس
به بلاگ دبیران زیست شناسی یزد خوش آمدید
دکتر شریعتی در کتاب بازگشت به خوبیشتن به جایگاه انسان شرقی در دیدگاه غرب می پردازد و با نقل قول از ارنست رنان می گوید غرب نژاد کارفرما و شرق نژاد عمله است. همچنین به نقل از زیگفرید میگوید غربی مغز صنعتی و اداری و تمدن ساز دارد اما شرقی مغز احساسی و عاطفی متوسط و از اندیشیدن و نظام و نتیجه گیری امروزه عاجز است. در چنین شرایطی شریعتی می گوید ما باید به خویشتن بازگردیم. ایشان می گوید همه کوشش دو قرن اخیر غرب صرف ایجاد ایمان به غرب و بی ایمانی به خویش شده است . این است که اقای موریس تورز می گوید در افریقا ملت الجزایر وجود ندارد بلکه ملتی در حال شدن است برای اینکه می خواهد تمدن بزرگ شمال افریقا را که در چندین قرن پیش بزرگترین فیلسوف و جامعه شناس جهان و بنیانگذار جامعه شناسی ( منظور ابن خلدون است)در انجا بوده است را نادیده انگارد. این است که غرب کاری کرد که در همین جامعه خودمان می بینیم به ادمی می گویند متمدن که مصرفش بالا رفته است نه شعورش. لذا اگر مصرف ناخن مصنوعی یا استفاد از لوازم ارایش نسبت به قبل بیشتر شده است, این یعنی متمدنتر شده ایم. حال آنکه کسی باید در مقابل بگوید آیا آن مادرهایی که ستارخان ها ودیگران را در دامن خود می پروردند و حنا به سرشان می زدند , متمدن نبودند… این کتاب صوتیرا می توانید در ادامه دانلود کنید.
دانلود با لینک مستقیم:
یه اصفهانی توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ کیلو متر در ساعت می رفته که پلیس با دوربینش شکارش می کند و ماشینش رو متوقف می کند. پلیس میاد کنار ماشین و میگه گواهینامه و کارت ماشین !
اصفهانی با لهجه ی غلیظی میگه :من گواهینامه ندارم.این ماشینم مالی من نیست.
کارتا ایناشم پیشی من نیست.
من صاحب ماشینا کشتم ا
جنازاشم انداختم تو صندوق عقب.
چاقوشم صندلی عقب گذاشتم.
حالاوم داشتم میرفتم از مرز فرار کونم که شوما منو گیریفتین.
مامور پلیس که حسابی گیج شده بود بیسیم می زنه به فرماندش و عین قضیه رو گزارش میدهد و در خواست کمک فوری می کنه فرماندهاش هم به او می گه که کاری نکند تا او خودشو برسونه.
فرمانده در اسرع وقت خودشو به محل می رسوند و به راننده اصفهانی می گوید:
اقا گواهینامه؟
اصفهانی گواهینامهاش رو از تو جیبش در میاره و به فرمانده می دهد.
فرمانده می گه اقا کارت ماشین؟
اصفهانی کارت ماشین که به نام خودش بوده در میاره و می دهد به فرمانده.
فرمانده که روی صندوق عقب چاقویی پیدا نکرده عصبانی دستور می دهد تا راننده در صندوق عقب را باز کند.
اصفهانی در صندوق رو باز می کند و فرمانده می بینه که صندوق هم خالیست .
فرمانده که حسابی گیج شده بود به اصفهانی میگه "پس این مامور ما چی میگه؟"
اصفهانی می گوید :
چی میدونم والا جناب سرهنگ
لابد الانم می خواد بگه من ۱۸۰ تا سرعت می رفتم ,,,:|
این کتاب یک داستان اجتماعی و سیاسیه در باره ی یک مزرعه که خوکها و بقیه ی حیوانات به کمک هم انقلاب میکنند و با بیرون کردن مزرعه دار یک حکومت جدید بر پا میکنند شخصیتهای داستان فانتزی هستند و چندین انیمیشن و فیلم هم درباره ی این کتاب ساخته شده است . “مزرعه حیوانات” در شکل یک داستان بسیار سرگرم کننده درباره حیوانات است و داستان انقلابی است که دچار اشتباه می شود و بر اساس نگاهی به انقلاب روسیه و استفاده “ژوزف استالین” از قدرت نوشته شده است. پیام کلی این است که تمایل انسان برای قدرت, ایجاد یک جامعه بدون طبقه اجتماعی را غیر ممکن می کند. هر کدام از حیوانات در داستان یک تصویر کلی یا نوع خاصی از فرد را در زندگی واقعی نشان می دهند. خوک هایی که می توانند بخوانند و بنویسند و سایر حیوانات را رهبری و سازمان دهی کنند; رهبران بلشویک هستند, ناپلئون استالین است و اسنوبال تروتسکی. طبقه کارگر توسط اسب پیر و صبوری به نام باکسر نشان داده می شود. این داستان توصیف می کند که چگونه ایده آل ها به تدریج ناپدید می شوند… این کتاب صوتی را می توانید در ادامه دانلود کنید.
دانلود با لینک مستقیم:
این ماشین به ظاهر ساده ساخته شده توسط Arthur Ganson را می توان یکی از عجایب دنیای جدید دانست. موتور آن با سرعت ۲۰۰ دور در دقیقه می چرخد، اما آخرین چرخ دنده این دستگاه ۱۲ چرخ دنده ای درون یک بلوک سیمانی محکم شده است.
آورده اند که پیری فرزانه شبانگاه نیایش همی کرد: بارالها! سالهاست ایوب وار مرا با بلایات گونه گون همی آزموده ای، از فقر و رنج و بیماری گرفته تا تورم و گرانی و شهریه ی مکتب آزاد اولاد، مرحمتی فرما و آزمونی یوسف گونه نیز از ما به عمل آور. سخن که بدینجا رسید دق الباب کردند. پس در بگشود. برادرانش بودند. تعارفی زد، آن ها اما دست در گریبانش زدند و کشان کشان همی بردند و در صندوق عقب همی چپانیدند. بیرون از شهر برده و در چاهیش افکندند. پس از قعر چاه نعره همی زد: خداااااااااااااااااااااا!من منظورم اون آزمون عشوه و زلیخا و پشت درهای بسته و... بود نه ایییییییییییییین!!!!!!
به جز افرادی که کار و شغلشان با متر مرتبط است، هیچ کس دائما با خودش چنین ابزاری را این طرف و آن طرف نمی برد. اما هنگام کارهای ضروری برای اندازه گیری فواصل کوتاه چه باید کرد؟ شاید یکی از ساده ترین کارها، استفاده از دست و پا باشد.
آموختن اینکه طول وجب شما و اندازه کف پا یا گام های تان چقدر است، می تواند شما را برای همیشه از به همراه داشتن ابزارهای اندازه گیری فاصله، بی نیاز کرده و به شکل تقریبا دقیقی در اندازه گیری به یاری تان بیاید. شما می توانید هر چیزی را با وجب یا گام های تان اندازه گیری کنید. آنگاه به سادگی تعداد وجب یا گام را در اندازه ای که از قبل می دانید ضرب نمایید. البته دانستن اندازه های دیگری چون نوک انگشت شست تا اولین بند آن، عرض چهار انگشت بسته یا طول یک گام بلند هم می تواند کمک خوبی باشند.
برای اندازه گیری با بدن کلک های فراوان دیگری را هم می توان یافت که برخی از آنها، از دوران باستان مورد استفاده قرار می گرفته اند. بد نیست نگاهی به چند مورد داشته باشیم:
* فاصله میان بینی تا انتهای شست هنگامی که دست کاملا باز شده باشد، تقریبا ۳۶ اینچ یا ۹۱ سانتی متر است. این فاصله را از قدیم به عنوان یک یارد می شناسند و خیاط ها و بزّازان از آن استفاده می کرده اند. اکنون هم می توانید برخی پارچه فروشان قدیمی را بیابید که از این روش در اندازه گیری پارچه استفاده می کنند.
* فاصله میان نوک انگشت شست تا اولین بند آن تقریبا یک اینچ یا 2.54 سانتی متر است.
* فاصله میان بالای آرنج تا نوک انگشت میانی شما هنگام را از قدیم یک ذرع یا ذراع می خوانده اند که تقریبا ۱۸ اینچ یا ۴۶ سانتی متر است. می گویند نوح پیامبر از این اندازه گیری در ساخت کشتی استفاده کرده است و مصریان قدیم در ساخت اهرام از آن بهره برده اند.
* طول طنابی که آن را میان دو دست کاملا باز به صورت افقی نگه داشته اید، تقریبا ۷۲ اینچ یا ۱۸۳ سانتی متر یا یک قولاج است. این واحد اندازه گیری در دریانوردی مرسوم بوده است.
خب، شما لازم نیست که برای اندازه گیری ها تمام این اعداد و ارقام را به خاطر بسپرید. بلکه تنها کافی است که یکی دو شیوه را برای اندازه گیری های کوچک و نسبتا بزرگ آموخته و آنها را به خاطر بسپرید. یا حتی آنها را درون موبایل یا سرویس های ابری و ایمیل متصل به تلفن هوشمندتان یادداشت کنید. از این پس دیگر لازم نیست دائما دنبال متر و خط کش بگردید.
شما چه روش هایی را برای اندازه گیری بدون متر می شناسید؟
بسیاری از شما نام رمان بینوایان و نویسنده مشهور آن ویکتور هوگو را،حداقل به واسطه تحصیلات دوره متوسطه شنیده اید.لازم به توضیح نیست که این اثر یکی از نایاب ترین و البته با ارزشترین آثار ادبیات دنیا می باشد و کسی که بینوایان را از دست بدهد گویی خود نمیداند که چه چیز را ازدست داده زیرا که هنوز به ارزش این شاهکار ادبی پی نبرده است.
از همه این شرح و تفصیلات که بگذریم،باید به این نکته توجه داشته باشیم که خواندن رمان طولانی بینوایان برای ما،نسل جدید کاریست که شاید ترس آور باشد و ما وقت آن را نداریم که به آن بپردازیم.اما امروزه در کشور های توسعه یافته با محتوایی به نام کتاب های صوتی(Audio Books) این مشکلات را حل کرده اند._ کتاب هایی که حرف می زنند_
خوشبختانه ما اندیشمندانی در کشور خودمان داریم که از این غافله عقب نمانده اند و با وجود کمبود امکانات،این کار را بسیار خوب به انجام رسانده اند و از این جهت شایان تقدیر هستند.
کتاب های صوتی ارزشمندند زیرا می توانند اوقات خالی شما را پر کنند و شما با صرف کمترین هزینه می توانید به علم خود بییفزایید یا به خواندن یک شاهکار نایل آیید.فقط کافیست رمان بینوایان(با صدای بسیار زیبای محمد تقی پورگلدوز) را دانلود کنید و روی موبایل یا ام پی تری پلیرتان کپی کنید و در زمان های بیکاری مثل وقتی که در صف هستید یا در اوتوبوس هستید یا حتی قبل از خواب،هندزفری اتان را در گوش بگذارید و لذت ببرید.
درباره کتاب :
بینوایان تصویر راستین سیمای مردم فرانسه در قرن نوزدهم است. چهرهی چند قهرمان در بینوایان برجستهتر ترسیم شدهاست از جملهٔ آن ژان والژان. او مرد میانسال خسته روانی است با نیم تنهٔ کهنه و شلواری وصله دار که پس از گذراندن نوزده سال زندان با اعمال شاقه، پس از تمام شدن ایام محکومیت جایی برای رفتن ندارد و کسی پناهش نمیدهد حتی در لحظهای حاضر میشود به زندان باز گردد ولی راهش نمیدهند، در اوج درماندگی و سیه روزی به خانهی اسقفی پناه میبرد اسقف با خوشرویی و مهربانی از او پذیرایی میکند ولی این مهمان ناخوانده نیمه شب ظروف نقرهٔ اسقف را به سرقت میبرد. اما ساعتی بعد به دست ژاندارم دست گیر میشود. ولی بزرگواری اسقف مسیر زندگی او را تغییر میدهد. ژان والژان در بیست و پنج سالگی اسیر پنجههای ستمگری شدهاست. او که روستایی پاکدلی بوده بسبب سرقت یک قرص نان برای سیر کردن کودک گرسنهٔ خواهرش این همه زندان تحمل کرده است. در نتیجه مهربانی و عاطفه برایش امر فراموش شده ایست. سر انجام نیک منشی یک مرد روحانی، درهای نیک بینی و خیر اندیشی را به روی او باز میکند و یکی از بزرگان روزگارش میشود که باید تفصیلش را در متن کتاب خواند. اخلاق، فضیلت، پستی، ستم و رویدادهای تاریخی با ژرف اندیشی بررسی میشود و تناردیه ماریوس و دیگر قهرمانان کتاب با نظم ویژهای در برابر هم قرار میگیرند و اثر جاودانهای میسازند. گرچه بینوایان از عشقهای خیال انگیز سرشار است اما جلوهی واقع بینانه زندگی مردم در زمان ویکتور هوگو در آن کاملا دیده میشود. این کتاب صوتی را می توانید در ادامه دانلود کنید.